امروز عصر رفتیم بازار تجریش.همیشه از قدم زدن و خرید کردن تو این بازار لذت می برم.یه جور تازگی و شادابی ، یه جور زنده بودن و شاید بشه گفت شرقی بودنی داره که من توش احساس راحتی زیادی می کنم.
اون قسمت انتهایی بازارچه که بساط میوه و سبزیجات رو می زارن انقدر رنگارنگه که تو هر حالی باشم شادم می کنه.راستی راستی که رنگهای طبیعت ، در برابر دنیای رنگی دست ساز ما آدما خیلی عظمت داره.
امروز یه چیزی(درواقع یه فلفلی) خریدیم باسم فلفل مکزیکی.تنها چیزی که باعث شد بخرمش تنوع رنگی عجیب و فوق العاده اش بود،وگرنه انقدر تنده که نمی شه همینجوری خورد.
می خوام با یه بخشیش لخلاخ بوشهری درست کنم.البته تا حالا درست نکردم، اما دیدن عکسش و خوندن دستورش تو کتاب مستطاب دریا بندری ترغیبم کرده درست کنم.یه عالمه هم فلفل می خواد.!بقیشم شاید ترشی درست کنم یا بذل و بخشش کنم;)
تا بعد.
مانلی عزیز سلام
نمیدونم اسم واقعی شما مانلی هستش یا اسم مستعارتون با این وجود خواهشی ازتون دارم من ان اسم رو دوست دارم ولی معنیش رو به طور کامل و مفصل نمیدونم اگه لطف کنی و معنی اسم زیبات رو به صورت کاما به من بگی ممنون میشم .
متشکرم
این اسم مازندرانی هستش و معناش هم (با من بمان) و (ماندنی) هست.یه شخصیت هم در اشعار نیما یوشیج.
بابا کدبانو!!.....
بلفی-------------------belfyjoon.persianblog.ir
به دلایل امنیتی تو اداره تا یه مدت مجبورم اینجوری کامنت بذارم.
مانلی جان ممنون که بهم سر میزنی.
ببخشید فضولی میکنم: تو مازندرانی هستی؟
چند ساله ازدواج کردی؟
نینی نداری؟ یا نمیخوای داشته باشی؟
این جا آیکون نداره؟ خجالت بابت پررویی!