دیروز،امروز و فردا هایم

اینجا دفتر یادداشتهای روزانه منه...از خودم و روزهام،غمها و شادی هام اینجا می نویسم.

دیروز،امروز و فردا هایم

اینجا دفتر یادداشتهای روزانه منه...از خودم و روزهام،غمها و شادی هام اینجا می نویسم.

سپاس نامه

روزهایی که خونه بودم،شیرین ترین بخش روز ،قسمت خداحافظی و بوسه صبحگاهی بود.خیلی برام لذت بخش بود.من خوابالود و تو قبراق و آماده رفتن.من توی رختخواب باهات خداحافظی می کردم و تو می رفتی.

حالا صبحها من زودتر از تو میرم.حدود چهل و پنج دقیقه زودتر.اما تو همراه من بیدار می شی و تا دم در بدرقه ام می کنی...همراه همان بوسه و خداحافظی گرم.

امروز قبل از رفتن لباس هامو اتو کردی،و گفتی تصمیم داری این چهل و پنج دقیقه های اضافی رو به کارهای خونه اختصاص بدی،در حالی که می دونم چقدر به زمان بیشتری برای استراحت نیاز داری.

این همه فهم و مهربانی تو برای من سرمایه بزرگی به حساب میاد.

دوست دارم منم بتونم بخوبی تو در حقت همسری کنم.

ممنونم!

آخرین خبر!

آخرین خبر و در واقع خبر خوش این که دیروز رفتم سرکار،اونم توی یه شرکت خیلی بزرگ و معتبر.دیر اومدم و شب هم مهمون بودم و نتونستم زودتر از این ثبت کنم.

اسم شرکت رو نمی گم که یه وقت کسی با سرچ کردن به وبلاگ من نرسه ، همینو بگم که واردکننده از یکی معروفترین نامهای محصولات کامپیوتری و دیجیتال دنیاست .

خوشحالم که صبر کردم و بهترین رو انتخاب کردم.

خوشحالم و می گم خدایا ممنون!

.....

پ.ن: عید همه مبارک.فطر دوست داشتنیه حتی اگه روزه و مسلمون دو آتیشه نباشی!

ایده آلیسم...آری یا نه؟!

من از زمانی که بیکار شدم تابحال سه تا فرصت کاری رو رد کردم.حالا به شک افتادم کارم درسته یا نه!حالا فک نکنید دنبال چه حقوق بالا یا مزایا و روابطی هستم ها!نه!اما یه سری ایده آل های کوچیک دارم که برام مهمن و نمی تونم ازش صرفه نظر کنم! 

امیدوارم در انتها راضی باشم. 

پ.ن:وبلاگم یک ساله شده.