دیروز،امروز و فردا هایم

اینجا دفتر یادداشتهای روزانه منه...از خودم و روزهام،غمها و شادی هام اینجا می نویسم.

دیروز،امروز و فردا هایم

اینجا دفتر یادداشتهای روزانه منه...از خودم و روزهام،غمها و شادی هام اینجا می نویسم.

زلزله

از زلزله دیروز تابحال هنوز حالت عادی پیدا نکرده ام،خیلی ترسیدم!بخصوص اینکه به حس ششم بدجور ایمان آوردم موقع زلزله جای شلوغی بودم و دقیقا چند دقیقه قبلش داشتم فکر می کردم اگه زلزله شود با ازدحام جمعیت چطور باید بیرون رفت؟!

القصه،دیشب تا صبح بیدار بودم با یک کوله پشتی کوچک از اقلام ضروری دم دستمان،در نتیجه تقریبا امروزم بخاطر کسالت و بی‌حالی بهدر رفت.مرگ حق است،اما زیر آوار مدفون شدن یا تنها باقی ماندن برایم کابوس است.

راستی خدایا!یه لطفی بکن و گسلهای تهران را فعلا سرجایشان محکم نگه دار! ما باید باشیم،خیلی کار داریم هنوز..یادت که هست؟
نظرات 10 + ارسال نظر
امید یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 05:00 ب.ظ http://bestdl.rasekhblog.com/

سلام دوست عزیز.

وبلاگ جالب و زیبایی دارین.

من مایل به تبادل لینک با شما هستم آمار من +450 هستش.

اگر شما هم مایل بودید لطفا من رو با نام بزرگترین دهکده دانلود لینک کنید بعد در نظرات بهم اطلاع بدید با هر نامی خواستید شما رو لینک کنم.
http://bestdl.rasekhblog.com

سارا دوشنبه 27 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 09:04 ق.ظ http://sasarvi.persianblog.ir

میدونی من فکر میکنم باید بی خیال باشی. خدای نکرده اگه اتفاقی بخواد بیفته می افته چه با تمهید چه بی تمهید. نباید فکرت رو مشغول کنی.
من تو اطرافیانم دارم کسانی رو که مثل تو نگران زلزله هستن و شب با لباسی میخوابند که اگه نصف شب مجبور شدند برن بیرون از خونه لباسشون مناسب باشه! خیلی استرس بدی میکشند این افراد.
ایشالا که اتفاقی نمیفته مانلی جوون. نگران نباش :*

روزانه های ما دوشنبه 27 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:57 ق.ظ

متاسفانه شهر شما و شهر ما دقیقا روی گسل هستن.... متاسفانه تاریخ هم زلزله بزرگ توشون به یاد داشته.... باید توکل کرد!

آرام دوشنبه 27 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 03:17 ب.ظ http://aaram-helma.persianblog.ir

من همین که شنیدم تنم به لرزه افتاد .... می ترسم . می ترسم خدای نکرده خدای نکرده اتفاق بدی مثل زلزله ی بم بیفته .... چقدر درد داشت ....

آرام دوشنبه 27 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 04:42 ب.ظ http://adasak.persianblog.ir

خانومی ساده نباش، زلزله کجا بود عزیزم.
اینا همه آزمایشات هسته ای و انفجارات عمدیه که دولت عزیزمون داره زیرزیرکی به اسم زلزله انجام می ده. بخواب و آسوده باش و مطمئن که اینجا و در تهران اتفاقی نخواهد افتاد. اصل تکون مال مرز ایران و پاکستان بوده و دلیلشم انفجار. در این مورد من خبر موثق دارم و بهت اطمینان می دم.
ضمنا اگه قرار باشه زلزلۀ واقعی هم اتفاق بیفته، جز تسلیم و پذیرش و صد البته آمادگی برای بهترین رفتار در اون لحظه چی کار می تونیم بکنیم؟ نگران نباش عزیزم. عمر دست خداست.

راستش منم وقتی شنیدم این زلزله تو ایستگاههای بین المللی ثبت نشده مشکوک شدم،اما چون اطلاعات دقیقی ندارم نمی تونم اظهار نظر کنم.

همین نزدیکیا شنبه 2 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:17 ق.ظ http://haminnazdikia.persianblog.ir

سلام. میگم اتفاقا بد نیست همیشه یه کوله اماده داشت. مخصوصا با لوازم ایمنی و بهداشتی اولیه. حالا پول و طلا و ... رو نمی دونم >:) درباره اون سوال وبلاگ نیلوفر هم جوابش رو برات همونجا نوشتم

یلدا یکشنبه 3 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:03 ق.ظ http://yalda1332.blogfa.com

همه چیو بده دست خدا....

آوات یکشنبه 3 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:39 ب.ظ http://awathiva.persianblog.ir/

من فقط به هیژا فکرکردم که پیشش نیستم. مادر که بشی اینجوری میشی کاری به خودت نداری فقط به فکربچه تی

مهسا چهارشنبه 6 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:15 ق.ظ http://masitahtaghari.blogspot.com/

واقعا تو فقط درد منو میفهمی
علوم پایه خوندن پدر در میاره و آخر و عاقبت هم نداره
از زلزله نترس
اگه کسی قرار باشه بمیره تو امن ترین جا هم باشه اتفاق براش میفته

حقدوست جمعه 8 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:29 ب.ظ http://www.bia2mofid.persianblog.ir

دوست عزیز؛ سلام
میلاد امام رئوف؛ حضرت رضا(علیه‌السّلام) بر شما مبارک
با مطالب جدید؛
.....«تبریک مبلاد ثامن الحجج امام رضا(ع)»
.....«پاسخ به شبهات دکتر یوسف القرضاوی بر ضد شیعه»
.....«احادیث بسیار زیبای هفته پنجاهم»
..... داستان بسیار زیبای«زنده شدن عکس شیر با دستور امام رضا(ع)»
در خدمت شما عزیز هستم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد