خوب من به دعوت دوستم اومدم از آرزوهام بنویسم اما کلی فکر کردم تا یادم اومدن: 

1-       اول از همه برای خودم،همسرم،خونواده هامون و بستگان و دوستان آرزوی سلامتی دارم.راستش ممکنه این آرزو کلیشه ای باشه اما من یه بار که فکر می کردم مریضی سختی گرفتم درک کردم که وقتی می گن سلامتی بزرگترین نعمته یعنی چی.تو اون لحظات دیگه هیچی برام ارزش نداشت.

2-       دومین آرزومم اینه که خونواده کوچیک دو نفره مون پر از آرامش و محبت باشه.

3-       سومین آرزوم اینه که وقتی داره سال 2010 می شه من طوری درس خونده باشم که حسابی از تلاشم راضی باشم و به نتیجه امیدوار،و سال دیگه این موقعها به شدت و حدت در حال مرور درسها باشم.

4-       یکم خجالت می کشم اینو می گم اما آرزوی چهارمم اینه که تا 2010 به وزن هدفم برسم و کارام نتیجه بده! و ورزش رو هم ادامه بدم.

5-       یه سفری هست که خیلی دوست داریم بریم،امیدوارم اونم توی این سال بریم.

6-       آرزوی بعدیم اینه که اح مدی نژ اد دیگه رای نیاره!

7-       دوست دارم بتونم تو این سال به ذهنیتهای منفی ام غلبه کنم،و یاد بگیرم داشته هامو ببینم و قدرشونو بدونم و بتونم بیشتر از زندگی لذت ببرم..من از یه حالت خیلی بد به بد و متوسط رسیدم در این زمینه و امیدوارم به خوب نزدیک شم.

8-       امیدوارم سه تا آقای خوب و متشخص سر راه سه تا از دوستام سبز بشن برای ازدواج!

9-       خیلی عالی می شه اگه بتونم تو این سال مدیریت زمان بهتر و بهره وری بیشتر داشته باشم.آخه من خیلی از ساعات مفید عمرمو تلف کردم.یه دفترچه یادداشت خریدم که رو خودم کنترل بهتری داشته باشم.

امیدوارم سال دیگه که اینا رو دیدم جلو هر 9 تاش تیک بزنم.

منم از گلی،مونا،هانا و آوات دعوت می کنم اگه دوست دارن بنویسن آرزوهاشونو به تقویم میلادی!