!!

دارم با دوستم تلفنی حرف می زنم که یه دوست یا بهتره بگم هم اتاقی قدیمی دوران دانشگاه اهل حوالی شیراز با یه شماره نا آشنا اس ام اس می زنه.نوشته : من "م" هستم،لطفا خیلی سریع باهام تماس بگیر،کار واجبه و سیم کارتم اعتبار نداره!

من همیشه نگران هم فکر می کنم یعنی چی شده؟! آخه یه دوست نسبتا صمیمی دارم که با این خانوم همشهریه و من با خودم می گم نکنه واسه"ف" یا خانواده اش اتفاقی افتاده؟!

دارم کم کم با دوستم خداحافظی می کنم که همون شماره یه Missed call می اندازه..با دلهره شماره رو میگیرم.بعد از سلام و کلی متهم کردن من به اینکه بی معرفتم و بی وفا (درحالی که از سال 83 که فارغ التحصیل شده 3 بار با هم حرف زدیم که 3 بار رو هم من برای احوالپرسیش زنگ زدم!) می گه ما شمالیم،می خواستم ببینم اگه تو هم اونجایی ما بیایم خونه مامانت اینا، چون هتل و مسافر خونه تو آستارا گیرمون نیومده!3 تا خونواده هم هستیم و خیلی خسته ایم!

من که یادم میاد مامان بابای بیچاره ام خودشون مهمون دارن می گم من به پدرم زنگ می زنم ببینم می تونه براتون جایی توی مهمون سراهای ادارشون جور کنه یانه.بابا می گه متاسفانه چون تعطیلات همه جا پره.خودشون هم کپورچال هستن،بابا می گه می خوای برگردیم رشت و متظر دوستت بشیم؟ می گم نه آخه جا نمی شین تو خونه!

نتیجه گیری اخلاقی: از هرگونه انتقال و زندگی در شهرهای توریستی بخصوص شمال خودداری کنید!