باز‌خوانی مخفیگاه

 

از اون زمان که تلویزیون سریال ارتش سری رو پخش می‌کرد و من کتاب ظهور و سقوط آدولف هیتلر رو خریدم و خوندم خیلی سال گذشته.فکر می‌کنم دوران شروع راهنمایی بود.

خیلی دوست داشتم در مورد جنگ جهانی و زندگی مردم اون دوران فیلم ببینم و بخونم.در سیزده سالگی از دختر همسایه کتابی امانت گرفتم به اسم "خاطرات یک دختر جوان". اون موقع نمی دونستم این کتاب چقدر شهرت جهانی داره،اما وقتی فهمیدم خاطرات یک دختر پانزده ساله یهودی هلندی است که همراه خانواده اش زمان جنگ مخفی شده با اشتیاق خوندمش و کلی هم تحت تاثیرش قرار گرفتم.بعد از اون بود که منم توی یه سررسید برای خودم یادداشت روزانه نوشتم،خطاب به همون شخصیت خیالی "کیتی" که دخترک به اون نامه می نوشت.

کتاب رو همون سال به صاحبش پس دادم،اما چند روز پیش تونستم از اینجا دانلودش کنم و دوباره بخونم.خیلی لذت بردم،شاید تجربه باز‌خوانی های این چنینی رو داشته باشید و بدونید که لذتش با یک حس نوستالژیک زیبا هم توام میشه.

 فهمیدم مخفیگاه اونها در هلند الان تبدیل به موزه شده،جایی برای گرامیداشت قربانین هولوکاست.شاید باور نکنید اما تصمیم گرفتم حتما روزی هلند رو ببینم،بیشتر بخاطر دیدن محل زندگی "آن فرانک" تا گلهای معروف هلندی!

توضیحات این پست تا زمانی که کتاب رو نخونید شاید مبهم بنظر برسه،اما توصیه من به شما خوندن این کتابه.پشیمون نخواهید شد! 

.....

پ.ن۱:دوست داشتم ای‌میل الف..ن را داشتم(همین طور امن یت کافی!) و نسخه پی‌دی‌اف کتاب رو بهش تقدیم می‌کردم! 

پ.ن2:از این لینک هم می تونید دانلود کنید و شرح مختصری درباره کتاب بخونید.  

پ.ن 3:موزه آن فرانک 

پ.ن4: صفحه ویژه آن فرانک در یوتیوب