دیروز،امروز و فردا هایم

اینجا دفتر یادداشتهای روزانه منه...از خودم و روزهام،غمها و شادی هام اینجا می نویسم.

دیروز،امروز و فردا هایم

اینجا دفتر یادداشتهای روزانه منه...از خودم و روزهام،غمها و شادی هام اینجا می نویسم.

Heredity

حتما شما هم شنیدید که گاهی یه ازدواج به خاطر اعلام خطری که توی آزمایشات پزشکی قبل از اون می شه بهم بخوره.اگه از بحث احساسات بگذریم،منطقا انتقال دادن ژن های معیوب و بیماری به یه نسل دیگه کار درستی به نظر نمی رسه،و هیچ کس نمی تونه تضمین کنه اون زوج همیشه بخوان بدون فرزند بمونن.

اما ژن های معیوب دیگه ای هم هست که ما برای تشخیص شون قبل از ساختن خونواده جدید اقدام به شناسایی نمی کنیم.

این ژن ها می تونن به همون اندازه خطرناک باشن.منظورم خلق و خوها و عادات نادرست،و شاید بیمارگونه ای هست که هر کسی می تونه از خانواده ای که در اون متولد و درش بزرگ شده کسب کنه.تا اونجایی که من به اطرافیانم و خودم و اونایی که می شناسم دقت کردم همه از این دست ژن های معیوب دارن،منتها با شدت و ضعف متفاوت و درجات پیچیدگی و آسیب رسانی متفاوت.

نکته ای که این مسئله رو خیلی حساس می کنه گاهی عادت کردن ما به اون عیبه.یعنی انقدر اون خلق یا رفتار نادرست در خانواده والدینی تکرار شده که فکر نمی کنیم اشکالی وجود داره!

راستش من خودم وقتی متوجه این ماجراشدم که تکرار رفتار اشتباه من با ناباوری و عدم پذیرش شدید همسرم مواجه شد،و من با چند روز دقت متوجه شدم واقعا رفتار من می تونه برای هر کسی غیر از افراد خانواده خودم غیر قابل توجیه و تحمل باشه.

با همه عشق و احترامی که برای خانواده ام قائلم متوجه دو تا از این ژن های معیوب در خودم شدم که به ارث رسیده بودن و من هم بی دقت و توجه حاملشون شده بودم،اما خوشبختانه چندان بزرگ نبودند و با آگاهی که بدست آوردم تونستم به میزان قابل توجهی درستشون کنم.

امشب با یادآوری این روند و موفقیت نسبی خودم اومدم اینجا که بگم علم ثابت کرده که هر خانواده ای ناهنجاری های خاص خودش رو داره،و هر پدر و مادری در نقش والد به هر حال آسیب هایی رو به نسل آینده منتقل کرده اند.این به معنی زیر سوال بردن اونها نیست،چون معمولا اونها هم از نسل های قبل آسیب دیدگی رو با خودشون آوردن اما خودآگاهی ما می تونه از انتقال نسل به نسل یه آسیب مشخص جلوگیری کنه.

خیلی خانواده های سالم تر و پر بارتری می تونیم داشته باشیم اگه بدون تعصب، و در نقش یک بالغ پویا سعی کنیم حامل این ژن های رفتاری معیوب نشیم و با یادگیری بیشتر این چرخه ناسالم رو متوقف کنیم.

نمی دونم شما هم تجربه ای در این باره دارید؟ و یا بخودتون از این منظر دقت کردید؟

نظرات 9 + ارسال نظر
کویر دوشنبه 25 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 10:13 ق.ظ http://kavir79.blogfa.com

مانلی عزیز سلام
نکته ای ظریف که بارها به آن فکر کرده ام... خود این حقیر هم بارها در خود از این دست ژنون معیوب مشاهده کرده ام که بیشتر آن با ممارست زیاد تقریبن برطرف شده یا دست کم کمتر شده است لیکن از شر یکیش هر کاری می کنم نمی تونم خلاص بشم.
خدا لعنت کنه این ژنون معیوب بشریت رو!
برقرار باشی

مریم دوشنبه 25 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 10:21 ق.ظ http://maryaha.persianblog.ir/

خیلی جالب بود. منم گاهی به این ژنها فکر میکنم ولی راستش هیچوقت نخواست اصلاحش کنم. شاید بخاطر غلبه ژن خودبزرگ بینی.

باران دوشنبه 25 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:04 ب.ظ http://www.koobeh.persianblog.ir

واااای من یک کامنت خیلی طولانی نوشتم همش پرید:((( راستی من این هفته یک عالم کار غیر مترقبه برام پیش اومد. بزودی باهات تماس می گیرم عزیزم.

روزانه های ما دوشنبه 25 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 01:49 ب.ظ

بارها به این موضوع فکر کرده ام بارهااااا

حتی میگم اگه خدا بودم برای آدمهایی که مشکل اخلاقی دارن قدرت باروری نمیدادم

داماد کوچکتر ما معتقده نسل داره خراب میشه چون آدمهای عاقل به یکی دوتا بچه یا حتی نداشتنش قانعند و معمولا اونایی که عقلشون کمه در توالد خیلی موفقند!

شایلین دوشنبه 25 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 02:03 ب.ظ http://shaylinbanoo.persianblog.ir

اراده توام خوبه. باز بیا شروع کنیم. حتمن میشه. اونقدر حس خوبی دارم مانلی عزیز. اولین کیلویی که کم کنی کلللی ارادت قویترم میشه.

هانا دوشنبه 25 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 02:36 ب.ظ http://hapyland.wordpress.com

به نظرم این مواردی که گفتی رو می شه در طول زمان اصلاح کرد اما خیلی سخت.
تو خوبی خانوم طلا؟

گندم خانوم دوشنبه 25 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 05:50 ب.ظ http://www.gandomkhanoom.blogspot.com/

به نظرم توی هر خانواده ای یک مدل از این ژنها وجود داره. و از اونجایی که آدمیزاد بی عیب نیست هر کاری کنیم این ژنها کمتر می شن ولی احتمالا هیچوقت از بین نمی رن.
هر کدوم باید یک اخلاق خاص و وابسته به خاندان داشته باشیم دیگه!

سین بانو پنج‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:29 ب.ظ http://sinbanoo.blogfa.com

همون طوری که گفتی ممکنه اون ژن (یا رفتار اکتسابی که به صورت یه هنجاردر اومده در یه خانواده) خیلی موضوع حادی نباشه. منم بار ها به این موضوع پی بردم و بهش فک کردم ولی نه با نکته سننجی و مو شکافی تو. مخصوصا در رابطه با همسرم و خانواده اش بارها به این موضوع برخوردم. سعی کردم ، رفتارم رو تغییر دادم و موفق شدم. در عین حال سعی کردم رفتارهای اونا رو هم درک کنم و از شدت حساسیت و یا عکس العملم در مقابل اون چیزی که می دونستم یه ژن خانوادگی" یا یه رفتار اکتسابی خانوادگی" هستش ، کم کنم.

فکر می کنم من باید توضیح می دادم که در استفاده از کلمه ژن منظورم دقیقا معنای واقیش یعنی قرار گرفتنشون روی کروموزوم های فرد نیست!
این اصطلاح رو به این خاطر بکار بردم که به ارث رسیدنشون رو نشون بدم.و مقایسه اون با انتقال بیماری های جسمی.

مامان هیژا پنج‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 04:25 ب.ظ http://awathiva.persianblog.ir/

من دقیقاْ یکی از این ژنها رو دارم اونم عصبانیت و متاسفانه انتقالشم دادم. فقط یه نکنه ای هست اونم اینه که چرا ژنای معیوب همیشه سربعتر منتقل می‌شن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد