دیروز،امروز و فردا هایم

اینجا دفتر یادداشتهای روزانه منه...از خودم و روزهام،غمها و شادی هام اینجا می نویسم.

دیروز،امروز و فردا هایم

اینجا دفتر یادداشتهای روزانه منه...از خودم و روزهام،غمها و شادی هام اینجا می نویسم.

یه پست فرهنگی!

به توصیه نیلوفر عزیز،این روزها مشتری رادیو تهران هستم.و واقعا چه توصیه خوبی بود!چون مخاطب برنامه های جالبی شدم که از لحاظ محتوا قابل مقایسه با تلویزیون یا برنامه های ماهواره نیست.

از اونجایی که محدودیت ها تو رادیو کمتره(و راستش دقیقا نمی دونم چرا!) برنامه ها،گزارش ها و مصاحبه هایی داره که عملا تو تلویزیون وجود نداره.

بار اول تو زمان روی صحنه بودن تئاتر افرای بیضایی رادیو تهران رو به توصیه روزنامه اعتماد و در مصاحبه ای با بیضایی شناختم.می دونید که دیدن چنین مصاحبه ای در تلویزیون احتمالش خیلی کمه!

...

توی تعطیلات هفته گذشته که زندگی ما سرشار از روی مبل ولو شدن و پوست تخمه دور و بر ریختن بود،تصمیم گرفتیم فیلم "وقتی نیچه گریست" رو ببینیم.بعد از مدتها داشت از یه فیلم خیلی خوشم میومد که فیلم دچار مشکل شد و نتونستیم بیشتر از 15 دقیقه اش رو ببینیم.

به ناچار"Barton Fink" رو نگاه کردیم.خوب بود با پایانی عجیب و تکان دهنده.

نمی دونم بارتون فینک یه شخصیت واقعیه یا خیالی؟

...

"دن آرام" اثر مهمیه در ادبیات.خیلی ها دوستش دارن.شاملو ترجمه اش کرده که کارهاشو همیشه دوست داشتم.پس چرا نمی تونم باهاش ارتباط برقرار کنم و تصویر سازی داشته باشم؟ و می رم یه کتابی رو که 500 بار خوندم برای 501 امین بار بجاش می خونم؟!

...

پ.ن: از روزی که نیلوفر (که نوشته هاش رو واقعا دوست دارم و بدنبالش شخصیت اش رو هم) این پست رو گذاشته دائم فکرم درگیرشه.اصلا فکر نمی کردم زندگی واقعی با دوستان و شخصیت های مجازی انقدر در هم تنیده باشه.

من هنوز توی دلم امیدوارم همه چیز برگرده سر جای اول.

نظرات 7 + ارسال نظر
sepideh پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:25 ق.ظ http://deltange-naseria.blogsky.com

سلام دوست عزیز، خسته نباشی ...

دلتنگ ناصریا به مناسبت یکساله شدن آپدیت شد با :

چه کنم با دل تنها؟! چه کنم با غم دل؟!

http://deltange-naseria.blogsky.com

منتظر حضور گرمت هستم ....

موفق باشی ...

باران پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:43 ق.ظ http://www.koobeh.persianbolg.ir

اینطور که معلومه منم باید برم سراغ رادیو تهران. در مئرد نیلوفر هم که می دونی منم دقیقا عین توام

گندم خانوم پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:41 ب.ظ http://gandomkhanoom.blogspot.com

از آخر به اول بگم. نیلوفر و بودنش رو به توصیه ی تو خوندم. آرشیوش زیاد بود و پراکنده خوندم ولی می خواستم از تو بپرسم که چرا اینجوری شده که فهمیدم کسی نمی دونه. حرف در این مورد که تازگی ها مد شده همه ناله می کنن و اصل موضوع رو نمی گن زیاد دارم. البته خودم هم این کار رو کردم ولی مشکل رو که حل کردم می گم. مثلا رز سفید نفهمیدیم چی شد که از سسل جدا شد. یا نهال از وبلاگ داستان زندگی من و تو .
فعلن حس حرف زدن در مورد فیلم و کتاب رو ندارم. اعتراف می کنم اینهایی رو هم که گفتی ندیدم. ولی دن آرام رو دوران دبیرستان خوندم که باز هم چیز زیادیش رو به خاطر ندارم.
رادیو که می دونی نداریم. موبایلمم رادیو نداره. فکر کنم از وقتی بابام فوت شده رادیو گوش ندادم. چون بابا عاشق رادیو بود و من یه جوری می شم موقع شنیدن صدای رادیو.

مریسام شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:43 ق.ظ http://mhgm.persianblog.ir

ممنون از این پستت

مریم یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:23 ق.ظ http://www.didareman.blogfa.com

سلام عزیزم
مثل همیشه لذت بردم. ممنون

نازنین دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:45 ق.ظ http://adatmikonimm.blogfa.com/

سلام خوبی
منم بعضی وقتا تنبلی میکنم در حد تیم ملی اخ کیف میده اما فیلمی را وسطاش نبینی خیلی ضد حاله
یک وقت این ابی کوچولو رانبندی

سین بانو چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:01 ق.ظ http://sinbanoo.blogfa.com

سلام نقطه خوندم نقطه نظری ندارم نقطه فقط خواستم بگم اینجا بودم کاما در این صفحه آبی ارام. (بوسه)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد