این روزها مادر بزرگم مهمون ماست.مدتها بود پیشش که می رفتم احساس می کردم یه عالمه حرف باهاش دارم که خونه خودشون نمی تونم بشینم و با خیال راحت حرف بزنم.خونواده داییم تو خونه مادربزرگ زندگی می کنن و همیشه انقدر با وجود بچه ها شلوغه که نمی شه دست زیر چونه زد و نشست تا صحبتها گل بنداره و بری تو حس اینکه به حرفهای یه مادر 75 ساله گوش بدی.
با هم حرف می زنیم و کیف می کنیم.البته گاهی هم ساکت ساکتیم!
..........
این روزها دارم فکر می کنم ایوب خیلی بزرگوارانه با مهمونهای همیشگی من مهربان و خوشروه.همه کسانی که به خونه ما رفت و آمد می کنن از دوستان و اقوام منن و ماشالا کم هم نیستن.
خونواده خودش چندان اهل رفت و آمد نیستن و تو این یک سال فقط دو تا ناهار رو پیش ما بودن! اما مهمونهای مربوط به من خیلی داشتیم.از خواهرم گرفته که دو ماه کامل تابستون رو با ما بود تا اومدنهای چند روزه دختر خاله دانشجوم و ...
مهمون نوازی صفت خوبیه و شاید کمی هم بدیهی به نظر بیاد اما در مقایسه با دیگران از جمله خودم می دونم این صفت تو ایوب خیلی قویه.خیلی بیشتر از من مواظبه تا مهمونا راحت باشن و بهشون خوش بگذره.
..........
من یه عالمه کادوی تولد در پیش دارم.مهمترینش مربوط به ایوبه که آخرهای اسفنده.نمی دونم چی بخرم که تکراری نباشه. تا حالا چند بار واسش عطر و کتاب خریدم.عطرهدیه خوبیه و با توجه به مصرف بسیار بالاش همیشه لازم داره اما به نظرم دیگه تکراریه.کتاب هم همین طور.
تو لباس هم سخت گیره و همیشه تصمیم های ناگهانی موقع خرید می گیره که بدون حضور خودش چندان راحت نیستم برای خرید.
یکی دیگه اش هم دختر خاله مذکور در بند بالاست.و بعدی هم داداش ایوبه که معمولا یه کادو مشترک بهش می دیم.برای خواهرم و مامان خودم ومامان ایوب هم عیدی دوست دارم بگیرم.چون چند روز قبل از نوروز یه شب خونه عمه ام هستیم و دختر عمه ها از من کوچیکترن و دلم می خواد بهشون عیدی بدم.اینه که موندم چیکار کنم.هم برای انتخاب و هم برای جناب موثر و مهم مانی(پ.و.ل)!!
هم اکنون نیازمند کامنتهای سبزتان هستیم!
..........
همش بخودم می گم بهمن که به آخراش برسه و سرما کم بشه می افتیم تو سرازیری دوست داشتنی اسفند!و من باید چند بار برم به بازار تجریش...
..........
نمی دونم فیلم پنهان اثر مایکل هانکه رو دیدید یا نه؟ اگه ندید ببینید.حرف حرف عصر ماست.(درباره فیلم)
..........
می آیم!
خیلی بده که نمی تونی لباس جات بگیری برای ایوب. کیف چطوره؟ از اون دستی های بزرگ چرمی یا کوچیک؟برای دختر خاله و سایر عناصر اوناث به نظرم انتخاب آسونه این همه چیز که میشه برای یه دختر جوون خرید. برای مامان ها هم من نمی دونم چه سلیقه ای دارند ولی لباس جات یا روسری یا کیف به نظرم خوبه. برای عید ایوب هم نمیییییییی دونم . حالا فعلا تولدشو بخر برای عید یه فکری می کنی.
در ضمن منم عاشق روزهای اسفندم. کاش زود تر هوا خوب میشد.
راستی هوا که خوب شد با هم بازار تجریش هم بریم.
راستش هدیه خریدن برای من سخت ترین کار دنیاست.چون دوست دارم هدیه ام هم شیک باشه و هم با جیبم تناسب داشته باشه.گاهی فکر میکنم اگر پولدار بودم این کار برام اسون میشد.
منم این مشکل رو دارم برای آخر اسفند که تولد همسر گرامیست.
اگه راه حل پیدا کردی منو هم خبر کن.
از حضورش تا می تونی استفاده کن.عالیه!
خرید کادو بستگی به فیاتش داره و سلیقه خودمون و طرف مقابل و زمانی که باید بذاریم واسه خریدش.... سخت و بسی لذتبخشه! کیف داره! کلا واسه مذکرها سخت تره.همه اش یا لباسه یا کیفه یا همچین چیزایی! اما من برای مناسبت بعدی آقای همسر سورپرایز دارم! جعبه ابزار با بعضی ابزاری که ندارتشون!مثل لوله گیر!دنبال یک مشاور مهندس مکانیک میگردیمممممممممممم!!!!
مهمون نوازی خوبه!دوست دارم مهمونمون راحت باشه اینه که معمولا تعارف تشریفات ندارم.
سلام دوست عزیز. خوبی؟ مرسی از محبتت. نی نی مون بالاخره دختر شد اسمش رو هم دینا گذاشتیم . قدر مامان بزرگتو بدون مامان بزرگ داشتن نعمت بزرگیه.
واسه آقایون کادو خریدن کلاْ سخته! ولی کیف پول و کمربند هم فکر بدی نیست!
آخ آخ از جناب مانی نگو که بسی از ما فراریست.....
تو رو خدا یکی هم به من بگه هدیه ولنتاین و عیدی برا همسر چی بگیرم؟
سلام. خوبی؟ کجایی پس؟ چرا نمی آپی؟
سلام. چرا آپ نمی کنی؟
من آخرشم هیچی نخریدم............ چه ولنتاینی شد..........
ممنون مانلی جون. خیلی مفید بود.
راستی مانلی یعنی چی؟ (به یاد ماندنی؟؟)
منم واقعا نمی تونم ولنتاین جدی بگیرم به نظرم یه جور مهربونی زورکیه و واقعی نیست .منم در مورد کادو همیییییشه هنگ می کنم.